چرا حقایق نمی‌توانند نظر انسان را تغییر دهند؟

تحقیقات جدید روان‌شناسی و کتاب‌های اخیر نشان می‌دهد که انسان‌ها معمولاً از استدلال برای پیروزی در بحث و تقویت باورهای پیشین خود استفاده می‌کنند و کمتر حاضرند نظراتشان را حتی در مواجهه با حقایق مقاوم تغییر دهند. این پدیده ناشی از طبیعت اجتماعی انسان و سوگیری‌های شناختی است که مانع پذیرش حقایق جدید می‌شود.

۱۴۰۴/۰۴/۲۵ - ۱۰:۳۸
۱۴۰۴/۰۴/۲۵ - ۱۰:۳۸
 0
چرا حقایق نمی‌توانند نظر انسان را تغییر دهند؟
انسان‌ها بیشتر برای تأیید باورهای خود و حفظ نظم گروهی استدلال می‌کنند، نه برای کشف حقیقت؛ پدیده‌ای که فهم آن چالشی بزرگ در عصر اطلاعات به شمار می‌رود.

ملت بیدار: تحقیقات روان‌شناسی طی سال‌های اخیر نشان داده است که برخلاف تصور رایج، انسان اغلب منطقی فکر نمی‌کند بلکه استدلال را برای تأیید باورهای خود و حفظ انسجام جمعی به‌کار می‌برد. این پدیده که در روان‌شناسی به نام «تداوم برداشت» شناخته می‌شود، پایه‌گذار پژوهش‌های گسترده‌ای درباره سوگیری‌های شناختی است.

هوگو مرسیه و دن اسپر بر در کتاب «معمای استدلال» می‌گویند که استدلال انسان‌ها نه برای حل مسائل منطقی بلکه برای هماهنگی و بقا در گروه‌های اجتماعی شکل گرفته است. یکی از پیامدهای این فرایند، «سوگیری تأیید» است؛ به این معنا که فرد تنها به اطلاعات همسو با باورهایش توجه می‌کند و اطلاعات مخالف را رد می‌کند. آنها همچنین دریافته‌اند که انسان‌ها در نقد استدلال‌های دیگران موفق‌تر از تحلیل استدلال‌های خود هستند که این امر به «سوگیری طرف خودی» معروف است.

از سوی دیگر، استیون اسلومن و فیلیپ فرنباخ در کتاب «توهم دانش» به پدیده‌ای به نام «توهم عمق توضیح» اشاره می‌کنند؛ بدین معنا که مردم خود را بیشتر از آنچه واقعاً می‌دانند آگاه تلقی می‌کنند. این امر به ویژه در حوزه‌های سیاسی دیده می‌شود که افراد بدون دانش کافی باورهای خود را حفظ می‌کنند.

این روند یعنی اتکای شناختی به هم‌گروهی‌ها و ترکیب آن با سوگیری تأیید، جوامع را در برابر اطلاعات جدید و مخالف مقاوم می‌سازد. آزمایش‌ها نشان داده‌اند که وقتی افراد موظف به توضیح دادن اثرات سیاست‌های عمومی می‌شوند، شدت باورهای خود را کاهش می‌دهند، که این نشان از نقش مهم تفکر تحلیلی در بازنگری نظرها دارد.

در نهایت، جک و سارا گورمن در کتاب «انکار تا گور» درباره تقویت باورهای نادرست توسط پاداش‌های عصبی (از جمله دوپامین) بحث می‌کنند و تأکید می‌ورزند که صرف اطلاع‌رسانی برای تغییر باورها کافی نیست و نیازمند راهبردهای پیشرفته‌تر است.

در مجموع، این سه کتاب و پژوهش‌های مرتبط هشدار می‌دهند که انسان موجودی اجتماعی است که استدلال را بیش از آنکه ابزاری برای کشف حقیقت بداند، وسیله‌ای برای حفظ انسجام گروهی و تأیید جمعی می‌داند؛ مسأله‌ای که در عصر اطلاعات و دنیای واقعیت‌های جایگزین، چالشی پیچیده و مهم است./ پایان پیام

سرویس تامین محتوا تولید و بازنشر محتوا