چاقوی دو لبه هوش مصنوعی در یادگیری
امروزه هوش مصنوعی به یکی از ابزارهای کلیدی در عرصه آموزش تبدیل شده است، اما آیا این فناوری به رشد فکری دانشآموزان کمک میکند یا آنها را به انسانهایی وابسته و تنبل تبدیل میسازد؟ این پرسش چالشهای جدی را در مسیر یادگیری مطرح میکند.

به گزارش ملت بیدار: در دنیای فناوری امروز، هوش مصنوعی به یکی از پایههای اصلی آموزش تبدیل شده است. ابزارهایی مانند ChatGPT و Google Bard در زندگی روزمره دانشآموزان و دانشجویان نقش عمدهای ایفا میکنند و وعده میدهند که یادگیری را آسانتر و شخصیتر کنند. اما این سوال پیش میآید که آیا این فناوریها واقعاً به رشد فکری ما کمک میکنند یا برعکس، ما را به انسانهای وابسته و تنبل تبدیل میسازند؟
هوش مصنوعی بهعنوان ابزاری بیطرف، میتواند هم آموزش را تسهیل کند و هم کیفیت یادگیری را کاهش دهد. برای مثال، دانشجویی که به کمک هوش مصنوعی برای حل یک مساله ریاضی راهنمایی میشود، ممکن است از این فناوری بهخوبی بهرهبرداری کند و به دانش واقعی دست یابد. اما اگر همین دانشجو فقط سوال را وارد کند و پاسخ را کپی کند، در واقع هیچ یادگیری صورت نگرفته است. این موضوع را یکی از اساتید دانشگاه تهران بهخوبی بیان کرده و گفته است: «در این حالت، هوش مصنوعی جای تفکر را میگیرد، نه اینکه آن را تقویت کند.»
مطالعات متعددی نیز این نگرانی را تایید میکنند. پژوهشی در دانشگاه MIT نشان داده است که استفاده مکرر از مدلهای زبانی، بهویژه در مراحل اولیه تحصیل، میتواند به نوعی تنبلی شناختی منجر شود. در این حالت، دانشجویان بهجای تفکر و تحلیل، به پاسخهای آماده اعتماد میکنند، که نتیجه آن کاهش قدرت تمرکز و ضعف در حل مسائل خواهد بود.
فشار زمانی و حجم بالای تکالیف درسی یکی از دلایل اصلی گرایش دانشآموزان و دانشجویان به استفاده از هوش مصنوعی بهعنوان «راهحل سریع» است. اما این میانبر، آنها را از مسیر اصلی یادگیری دور میکند. معلمان گزارش میدهند که بسیاری از دانشآموزان حتی برای انجام وظایف سادهای مانند خلاصهنویسی، به ابزارهای هوش مصنوعی مراجعه میکنند. این روند باعث تضعیف مهارتهای پایهای مانند تمرکز و استدلال میشود.
بر اساس گزارشی از ResearchGate در سال ۲۰۲۴، بیش از ۷۰ درصد دانشجویان دانشگاههای بزرگ جهان حداقل یکبار از هوش مصنوعی برای انجام تکالیف استفاده کردهاند و نزدیک به نیمی از آنها گفتهاند که بدون این ابزارها قادر به انجام وظایف خود نیستند. این آمار نشاندهنده وابستگی روزافزون به فناوری است، که میتواند به آسیب به نظام آموزشی در سطح کلان منجر شود.
کارشناسان هشدار میدهند که اگر این الگو ادامه یابد، نسل جدیدی از فارغالتحصیلان خواهیم داشت که دانش دارند اما فاقد تفکر تحلیلی هستند. به گفته دکتر مارک کارتر از دانشگاه آکسفورد، «هوش مصنوعی با ارائه پاسخ فوری، مقاومت ذهنی را کاهش میدهد و همین موضوع میتواند منجر به افت شناختی شود.»
برای جلوگیری از این روند، نیاز به رویکردی متعادل داریم. معلمان باید تکالیفی طراحی کنند که هوش مصنوعی را بهعنوان ابزاری کمکی بهکار گیرند و دانشآموزان باید بیاموزند چگونه از AI برای ایدهپردازی و تمرین استفاده کنند، نه برای تولید پاسخ نهایی. همچنین، سیاستگذاران آموزشی باید آموزش «سواد هوش مصنوعی» را جدی بگیرند.
در نهایت، هوش مصنوعی دشمن آموزش نیست؛ بلکه نحوه استفاده ما از آن است که تعیینکننده مسیر یادگیری ما خواهد بود. اگر بتوانیم از این ابزار برای تقویت تفکر و خلاقیت بهرهبرداری کنیم، آیندهای روشن در انتظار آموزش خواهد بود./ پایان پیام