پیجرها و فیلترینگ؛ دو روی یک سکه در دنیای جاسوسی
یادداشت جعفر محمدی در سایت عصر ایران به بررسی شباهتها و پیامدهای فیلترینگ در ایران و حادثه انفجار پیجرها در لبنان میپردازد و به خطرات ناشی از این وضعیت بر امنیت ملی و روانی جامعه اشاره میکند.
ملت بیدار؛ جعفر محمدی در سایت عصر ایران نوشت: در روزهای ۲۷ و ۲۸ شهریور، انفجارهای پیجرهایی که در دست نیروهای حزب الله و مرتبطان آنها قرار داشت، منجر به کشته و مجروح شدن دهها نفر شد. طراحی این پیجرها به گونهای بود که برای مشاهده پیامها، نیاز به فشار همزمان دو دکمه بود؛ همین مسئله باعث شد تا دستان و چشمان دارندگان این پیجرها آسیب جدی ببینند و نتوانند در عملیات علیه اسرائیل شرکت کنند. چند روز بعد از این حادثه، عملیات زمینی ارتش اسرائیل در جنوب لبنان آغاز شد.
موضوع پیجرها پدیدهای عجیب در دنیای جاسوسی و جنگهاست. به نظر میرسد که موساد از طریق این پیجرها تمام مکالمات را شنود کرده و در زمان مناسب، آنها را منفجر کرده است تا هزاران نیروی حزب الله را از میدان خارج کند.
اما این ماجرا به پیجرهای حزب الله محدود نمیشود. در ایران نیز پدیدهای مشابه وجود دارد که آثار مخربتری نسبت به پیجرها دارد: فیلترینگ.
فیلترینگ سایتهای غیر اخلاقی و به اصطلاح ۱۸+ در بسیاری از کشورها امری قابل قبول است، اما فیلترینگ گستردهای که در سالهای اخیر بر مردم ایران تحمیل شده، با هیچ معیاری سازگار نیست؛ به نظر میرسد که یک طرح بزرگ در حال پیادهسازی است که با وجود تمام هشدارها، کسی توجهی نمیکند تا همه چیز طبق برنامه پیش برود.
از طرف دیگر، فیلترشکنها به عنوان واکنشی به فیلترینگ در ایران به وجود آمدهاند. در گذشته، جستجو برای فیلترشکن عملی مذموم به شمار میرفت، اما اکنون استفاده از آنها به یکی از ضروریات زندگی تبدیل شده است. این وضعیت باعث شده تا میلیونها ایرانی برای دور زدن فیلترینگ به فیلترشکنهای خارجی روی بیاورند، چه رایگان و چه پولی.
همانطور که در پیجرهای حزب الله ابزارهای شنود و انفجار جاسازی شده بود، اکنون در گوشیهای ایرانیان نیز ابزارهای ناامنی به نام فیلترشکن نصب شده است. متخصصان این حوزه میدانند که هر فیلترشکن میتواند وظایف فراتر از دور زدن فیلترینگ را انجام دهد. احتمالاً دادههای مهمی از گوشیهای ایرانیان، شامل اطلاعات سیاسی، مذهبی و اقتصادی، توسط فیلترشکنهای خارجی جمعآوری شده و به مراکز جاسوسی منتقل میشود.
نکته دیگر این است که فیلترینگ مغزهای میلیونها ایرانی، به ویژه کودکان و نوجوانان، را هدف قرار داده است. آنها که پیش از این از سایتهای غیر اخلاقی و انحرافی دور بودند، اکنون تنها با یک تایپ ساده به آنها دسترسی دارند.
در حالی که مجروحان پیجرها از میدان نبرد خارج شدند، قربانیان فیلترینگ - از کودکان تا بزرگسالان - با عوارض ناشی از دادههای نامناسب روبرو هستند. فیلترینگ به مراتب قربانیان بیشتری نسبت به پیجرها دارد و اینجا فاجعه بزرگتری در حال وقوع است.
کاهش مسئله فیلترینگ به فعالیت کاسبان فیلترشکن، انحراف از اصل ماجراست. این کاسبان تنها نمایندگان سطحی فاجعهای هستند که زندگی ایرانیها، از امنیت ملی تا آرامش روانی کودکان و خانوادهها، را تحت تأثیر قرار داده است. شگفتآور است که این فاجعه نه تنها از طریق پیجرهای موساد، بلکه به وسیله دستگاههای دولتی ایران شکل گرفته و به شدت از آن محافظت میشود.
آیا برای شناسایی خط "نفوذ" که این روزها آثار ویرانگر آن را در لبنان میبینیم، واقعاً سرنخهای بیشتری نیاز است؟/ پایان پیام