آقای رسایی! «افتخار» ما رای ندادن به «منش» شماست....
ما افتخار میکنیم که اصولگراییم و شما را نماد اصولگرایی خود قرار ندادیم، ما هنوز لب به سخن نگشودهایم آنچه در دل داریم بازگو نکردهایم و اگر منع و مصلحت انقلاب در کار نبود و لب به احتجاج میگشودیم و آنگاه برخی به چشم سر میدیدند که چه طوفانی سهمگینی به راه میافتاد و چگونه پوشالهای «اینبار فرق می کند» را محو میشد.
تحولات اخیر و وقایع رخ داده در سطح کنش سیاسی و رسانه ای دور اول و دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی نشان داد امروز بیش از هر زمان دیگری باید مراقب بود که ارزشهای اصولگرایی در مسلخ رادیکالیسم قربانی نشود. آنچه که افرادی در گفتگوهای خود بر زبان می آوردند شمهای واضح از منش و روشی است که در آن هیچ عقیدهای ثابت نیست و بر اساس اقتضائات قدرت میتواند 180 درجه مخالف آن عمل کرد! در این میان اما هستند کسانی که بر مسیر اسلام و انقلاب و امام راه سپردهاند و نصایح و فرامین رهبری حکیم را آویزه گوش و منشور جان خود کردهاند و از آغاز در برابر این تندروی ها قد علم کردند. اینان در همه عمر متاع دون دنیا را کنار زدهاند و زهد علوی پیشه کردهاند و اگر در منصبی بودهاند یا هستند جز کارآمدی و دفاع عملی و ثبوتی از انقلاب چیزی عرضه نکردهاند. پس ضعفی ندارند که از «اینبار فرق می کند ها» بهراسند، آقای رسایی، ما افتخار میکنیم که به شما و منش شما رای ندادهایم و نخواهیم داد. ما افتخار میکنیم که از آغاز اعلام کردیم شما فقط در زبان دم از انقلاب میزنید و در عمل بی آنکه گاه خود بخواهید با دیگرانی همچون اساتید لیسانسه کاملا مغایر عمل میکنید. ما افتخار میکنیم که در عرصه رسانه و سیاست در مقابل منحرفانی از اخلاق ایستادهایم و از مواجهه با آنها کناره نگرفتهایم . ما افتخار میکنیم که اصولگراییم و شما را نماد اصولگرایی خود قرار ندادیم، اگر منع و مصلحت انقلاب در کار نبود آنگاه برخی به چشم سر میدیدند که چه طوفانی سهمگینی به راه میافتاد و چگونه پوشالهای «اینبار فرق می کند» را محو میشد. بنابراین آقای رسایی شما و «جریان شما» با خیلی آسوده هر آنچه که میخواهید بگویید و «جنگ قدرت» به راه بیندازید، هنوز هستند انقلابیونی که دفاع از انقلاب و نظام برایشان اصل باشد و نه دوره زود گذر قدرت. همینها به یک اشاره حکیمانه «طومار تندروی» را در هم میپیچند/ پایان مطلب