دولت چهاردهم و معمای روایت ضعف؛ چرا سیاستمداران از بیان قوت‌ها غافلند؟

در آستانه یک سالگی دولت چهاردهم، رویکرد برخی مسئولان در بیان نقاط ضعف به جای تاکید بر توانمندی‌ها، واکنش‌هایی را در پی داشته است. آیا این صداقتِ بیش از حد، نشانه مردمی بودن است یا ابهامی در چشم‌انداز آینده ایجاد می‌کند؟

۱۴۰۴/۰۶/۲۴ - ۰۸:۰۰
۱۴۰۴/۰۶/۲۴ - ۰۸:۰۰
 0
دولت چهاردهم و معمای روایت ضعف؛ چرا سیاستمداران از بیان قوت‌ها غافلند؟
آیا سادگی کلام می‌تواند مانع از تبیین قوت‌های ملی شود؟ معمای روایت ضعف دولت چهاردهم.

گروه سیاسی ملت بیدار: آمارها گاهی تلخند، اما واقعیت را نشان می‌دهند. «شاخص اعتماد اِدلمن»، که معیاری جهانی برای سنجش اعتماد مردم به نهادهای مختلف است، اخیراً زنگ خطر را به صدا درآورده است. این شاخص نشان می‌دهد که در سال‌های اخیر، بی‌اعتمادی به سیاستمداران و حتی رسانه‌ها به طرز چشمگیری افزایش یافته است. در واقع، چه در غرب و چه در شرق، مردم به یک اندازه به کارگزاران و روایت‌گران بی‌اعتماد شده‌اند. این بی‌اعتمادی، تنها شامل رسانه‌های دولتی نمی‌شود، بلکه پلتفرم‌های خصوصی و حتی اینفلوئنسرهای خبری را هم در بر می‌گیرد.

در واکنش به این موج بی‌اعتمادی، بسیاری از سیاستمداران در جهان به سمت شفافیت بیشتر و اطلاع‌رسانی دقیق‌تر روی آورده‌اند. اما در ایران، به نظر می‌رسد این معادله جور دیگری حل می‌شود. اینجا، به جای تمرکز بر حل ریشه‌ای مشکل، برخی مسئولان به رویکردی روی آورده‌اند که در نگاه اول، مردمی و صادقانه به نظر می‌رسد، اما در عمل می‌تواند چالش‌برانگیز باشد.

دولت چهاردهم؛ لکنت زبان در برابر مردم و روایت ضعف

با نزدیک شدن به سالگرد آغاز به کار دولت چهاردهم، نوعی لکنت زبان در تعامل مسئولان با مردم به چشم می‌خورد. به نظر می‌رسد بار اصلی سخنگویی و ارتباط‌گیری با جامعه، بر دوش شخص رئیس‌جمهور افتاده است. آقای پزشکیان در این مدت تلاش کرده تا با لحنی صمیمی، ساده و به دور از تکلف، شعارها و راهبردهای دولتش را توضیح دهد. این رویکرد، اگرچه در نگاه اول ستودنی است، اما به پدیده‌ای منجر شده که رهبر انقلاب از آن با عنوان «روایت ضعف به جای روایت قوت» یاد کرده‌اند.

اما ریشه‌های این «روایت ضعف» کجاست؟ چرا به جای تأکید بر توانمندی‌ها و دستاوردها، گاهی اوقات شاهد تمرکز بر کمبودها هستیم؟

۱. عدم شناخت کافی از ظرفیت‌های ملی؛ غفلت از گنجینه‌های پنهان

یک دلیل اساسی، عدم شناخت کافی از تمامی ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های کشور است. استعدادها فقط در پایتخت متمرکز نیستند و ایده‌ها لزوماً نباید در چهارچوب‌های از پیش تعیین‌شده بگنجند. تمرکزگرایی و اصرار بر یکسان‌سازی راهکارها برای تمامی مناطق، می‌تواند به معنای نادیده گرفتن راه‌حل‌های بومی و موفقیت‌های منطقه‌ای باشد. تجربه‌ای که در یک شهر موفق است، لزوماً برای تمامی مناطق کشور کاربردی نخواهد بود.

۲. صمیمیت کاذب و از دست رفتن کاریزما

دلیل دوم، به نوعی احساس صمیمیت افراطی با مردم بازمی‌گردد. اگرچه مردمی بودن و از میان برداشتن تشریفات زائد، پسندیده است، اما فقدان تدبیر و دوری از درایت لازم، می‌تواند به تضعیف کاریزمای یک سیاستمدار منجر شود. مردم نیاز دارند حس کنند سکان هدایت کشور در دست کسانی است که بر اوضاع مسلط‌اند و برای مشکلات، راه‌حل‌های عملی دارند. گفتاردرمانی و صرفاً اعتراف به مشکلات، تا جایی می‌تواند آرامش‌بخش باشد. شخصیت حقیقی و حقوقی یک سیاستمدار، در عرصه حکمرانی در هم آمیخته است و هر آنچه از او به نمایش گذاشته می‌شود، بر اعتماد عمومی تأثیرگذار است.

۳. اعتراف به اشتباهات، بدون افق روشن

سومین عامل، تلقی نادرستی است که پذیرش مستمر و بدون برنامه اشتباهات، به خودی خود به حل مشکلات کمک می‌کند. اعتراف به کاستی‌ها تنها زمانی مؤثر است که با ارائه یک دورنمای روشن و راهکار عملی همراه باشد. در بسیاری از موارد، روایت ضعف توسط شخص رئیس‌جمهور، بیش از آنکه امیدبخش باشد، نوعی ناامیدی و سردرگمی را به مخاطب القا می‌کند. این رویکرد، نه تنها رابطه دولت و مردم را تقویت نمی‌کند، بلکه ممکن است به بی‌تفاوتی و حتی تلخ‌کامی عمومی دامن بزند.

درست است که این رویکرد، در نقطه مقابل تکبر و غرور دولت‌های پیشین قرار می‌گیرد و شعار «هر کسی راه‌حلی دارد، بیاید جلو» را سر می‌دهد، اما زمانی که این شعار به «رجوع به کارشناسان» به توده مردم فروخته می‌شود و با اعتراف مستمر به مشکلات بدون ارائه راهکار همراه است، این پرسش در ذهن مردم شکل می‌گیرد: «این‌ها را که خودمان می‌دانستیم، شما چه می‌کنید؟»

هشدارهای رهبری؛ لزوم روایت قوت و امکانات

اظهارات اخیر رئیس‌جمهور درباره انتخابات ۱۴۰۳ و هدف صرفاً افزایش مشارکت، در همین راستا تحلیل می‌شود. حتی برخی گمانه‌زنی‌ها نشان می‌دهد که بخشی از این اعترافات به ضعف‌ها، شاید برای آماده‌سازی ذهنی جامعه در پذیرش تصمیمات آتی باشد. برای مثال، اینگونه برداشت می‌شود که اگر انرژی هسته‌ای هدف نظامی ندارد، پس توجیه اقتصادی برای تحریم‌ها چیست؟ یا چرا با وجود منابع غنی، کشور با مشکلاتی چون آب، سوخت و فرونشست زمین مواجه است؟

این سخنان، تنها چهار روز پس از تذکر صریح رهبر انقلاب در دیدار با هیئت دولت بیان شد. مقام معظم رهبری با تأکید بر مسئولیت مسئولان، رسانه‌ها و صداوسیما فرمودند: «دوستانی از مسؤولان کشور که با مردم حرف می‌زنند، راوی قدرت و قوت و امکانات کشور باشند. راوی ضعف‌ها نباشند. بله! ما ضعف داریم، نقص داریم، کمبود داریم؛ کدام کشور ندارد؟ لکن قوت‌هایی داریم، توانایی‌هایی داریم، کارهایی شده، تلاش‌هایی شده؛ اینها را روایت کنیم و به مردم بگوییم. هم مطبوعات در این زمینه مسؤولند، هم صداوسیما مسؤول است و بیش از همه خود مسؤولان دولتی مسؤولند که وقتی جلوی مردم پشت آن بلندگو قرار می‌گیرند، راوی ضعف و ناتوانی و ناامیدی و مانند اینها نباشند.» ایشان در ادامه، از سخنان رئیس‌جمهور در آن جلسه که مملو از نقاط قوت بود، تمجید کردند.

شاید وقت آن رسیده که مسئولان کشور، همان‌طور که در محضر رهبری سخن می‌گویند و عمل می‌کنند، در مواجهه با عموم مردم نیز بر نقاط قوت و توانمندی‌های ملی تأکید ورزند تا امید و اعتماد عمومی به جامعه بازگردد./ پایان پیام

سرویس سیاسی تولید و بازنشر اخبار سیاسی