سه لایه پنهان از تحقیر زلنسکی در کاخ سفید
تحولات اخیر در کاخ سفید و حواشی مربوط به اخراج تحقیرآمیز ولودیمیر زلنسکی، به یکی از مهمترین سوژههای رسانههای بینالمللی تبدیل شده است. با این حال، این رخداد را نمیتوان صرفاً در سطح یک اتفاق دیپلماتیک ارزیابی کرد، بلکه در ورای آن، چندین فرامتن مهم نهفته است که پیامدهای عمیقی در سپهر ژئوپلیتیک جهان دارد.

شقایق مهاجری - تحولات اخیر در کاخ سفید و حواشی مربوط به اخراج تحقیرآمیز ولودیمیر زلنسکی، به یکی از مهمترین سوژههای رسانههای بینالمللی تبدیل شده است. با این حال، این رخداد را نمیتوان صرفاً در سطح یک اتفاق دیپلماتیک ارزیابی کرد، بلکه در ورای آن، چندین فرامتن مهم نهفته است که پیامدهای عمیقی در سپهر ژئوپلیتیک جهان دارد.
۱- اوکراین؛ قربانی پیوست امنیتی آمریکا و اروپا
ایالات متحده و اتحادیه اروپا، سالها از اوکراین بهعنوان یک ابزار ژئوپلیتیک برای مهار روسیه بهره بردند و کییف را به خط مقدم تنشهای امنیتی غرب و مسکو بدل ساختند. دولت اوکراین نیز، بهجای اتخاذ راهبردی مستقل، خودخواسته در این سناریوی پرریسک بازی کرد. نتیجه، ورود به یک جنگ تمامعیار بود که در نهایت، ساختار سیاسی و تمامیت ارضی این کشور را با بحران مواجه ساخت.
اکنون، همان بازیگران غربی که زمانی با شعار «دفاع از دموکراسی» از اوکراین حمایت میکردند، نهتنها این کشور را در برابر روسیه تنها گذاشتهاند، بلکه از زلنسکی انتظار دارند هم امتیازات بیشتری به واشنگتن بدهد و هم سرزمینهای اشغالشده توسط روسیه را به رسمیت بشناسد. این روند، تنها تأییدی بر الگوی تکرارشوندهای است که آمریکا در تعامل با متحدانش به کار گرفته است؛ از خاورمیانه تا شرق اروپا، از افغانستان تا اوکراین. بیتردید، این تجربه میتواند زنگ خطر جدی برای سایر دولتهایی باشد که به تصور اتحاد استراتژیک با واشنگتن، امنیت ملی خود را بر روی حمایتهای نامطمئن غرب بنا کردهاند.
۲- زلنسکی؛ از "قهرمانسازی رسانهای" تا پایان یک مهره
برخلاف تصویر قهرمانانهای که در رسانههای غربی از زلنسکی ساخته شد، او هیچگاه یک رهبر مستقل و مقتدر نبود، بلکه کارکردی ابزاری در پروژه جنگ نیابتی غرب علیه روسیه داشت. اکنون که این مأموریت به پایان خود نزدیک شده، او نه در داخل کشورش مشروعیت دارد، نه در غرب اعتبار.
نکته قابلتأمل در این میان، واکنش برخی جریانهای اصلاحطلب و غربگرای داخلی در ایران است که همچنان در تلاشاند تا زلنسکی را در قامت یک رهبر الهامبخش بازتعریف کنند. همان جریانهایی که تا دیروز او را نماد مقاومت در برابر روسیه معرفی میکردند، امروز پس از تحقیر آشکار او توسط ترامپ، روایت جدیدی از او بهعنوان "مظلوم غربزده" میسازند. این فرایند، نه از سر تحلیل واقعگرایانه، بلکه تداوم راهبرد عملیات روانی برای تحمیل نسخهای مشابه بر سیاست داخلی ایران است؛ نسخهای که میتوان آن را بهعنوان "زلنسکیسازی از مسعود پزشکیان" توصیف کرد؛ رویکردی که میتوانست کشور را در مسیر مخاطرات ژئوپلیتیکی مشابه قرار دهد.
۳- چالشهای سیاست خارجی تهاجمی ترامپ
تقابل زلنسکی و مقامات آمریکایی در کاخ سفید، نشانهای از چالشهای سیاست خارجی دولت احتمالی ترامپ است. این اولین بار نیست که راهبرد فشار حداکثری ترامپ با مقاومت پیشبینینشده مواجه میشود. پیشتر، نیروهای مقاومت فلسطینی نیز بیاعتنا به تهدیدهای واشنگتن، در برابر خواستههای دولت آمریکا ایستادگی کرده بودند. اکنون حتی چهرهای مانند زلنسکی، که اساساً محصول سیاستهای غربمحور است، از پذیرش بیچونوچرای دستورات کاخ سفید سر باز میزند.
در این میان، اروپا نیز بهتدریج در حال فاصلهگیری از سیاستهای ایالات متحده است و نسبت به پیامدهای همپیمانی بیقیدوشرط با واشنگتن محتاطتر شده است. آنچه امروز در کاخ سفید رخ داد، تنها یک منازعه دیپلماتیک ساده نیست، بلکه نشانهای از روند پرچالش واشنگتن در مواجهه با معادلات جدید قدرت جهانی است. صحنه بینالملل، دیگر تابع مطلق محاسبات انتخاباتی ترامپ نیست، بلکه در مسیر جدیدی حرکت میکند که هم اوکراین، هم اروپا و هم سایر بازیگران جهانی، در آن نقشهای متفاوتی ایفا خواهند کرد./ پایان پیام